ضعف همدلی عاطفی و دستکاری ذهنی

خیلی ناراحت بهم ریخته بودم از حرف های دو نفر.
با صحبت با درمانگرم به این نتیجه رسیدم که آن دو، مشتی حرف های چرند و بی ربط را کنار هم ردیف کرده اند تا مرا بهم بریزند.
درمورد دلیل صحبت ها و رفتار آنها صحبت کردیم و من فرضیه ی سادیسم داشتن آن دو را مطرح کردم. درمانگرم گفت که این سادیسم یا مازوخیسم نیست بلکه حسادته... درمانگرم درمورد علل ممکن این حسادت توضیحاتی داد.
به یاد آوردم که پیشتر گفته بودم که احساساتی هستند که به لحاظ معنایی و شناختی درک شان می کنم اما به لحاظ عاطفی تجربه شان نکرده ام که یکی از آنها حسادت است. طبق تعریف، رَشک یا حسادت احساسی است که هنگام کمبود نسبت به ویژگی، دستاورد یا داشته‌های برتر فردی دیگر روی می‌دهد و فرد حسود یا می‌خواهد که آن را داشته باشد یا آنکه می‌خواهد دیگری آن را نداشته باشد. (ویکیپدیا) این را می دانم اما تجربه اش نکرده ام.
از دلایل اینکه آن ها توانستند اعصاب مرا بهم بریزند، همین دشواری در درک و پردازش حسادت دیگران است چرا که درمانگرم چنانچه تکلیف "خود را جای دیگری تصور کردن" به منظور افزایش همدلی و درک دیگران داده- به من گفت که اگر میتوانستی خودت را جای فلانی تصور کنی، اینقدر بهم نمی ریختی.

نوشته شده توسط رضا در ۱۳۹۹/۱۰/۱۸ |