یک مراجع بیشتر ندارم اما چنین مراحلی را برای درمانگر شدن'>شدن طی کردم:
1-استادم گفت باید غربالگری بشه تو این رشته چه افرادی با چه مسائل عصبی و روانی میان این رشته
2- لیستی از افراد طیف اوتیسم گفتاردرمانگر و کاردرمانگر آماده کردم رفتم مطب استادم
3- استادم گفت باید برای جایگاهت بجنگی
4- رییس کلینیک از دردسرهای من گفت و استادم گفت مسئولیت رضا با من
5- استادم گفت رضا باید یک ترم بیشتر بگذرونه کاروزیش رو به خاطر مسائل اجتماعی
6- استادم گفت قدرت تو توی ارزیابیه حتی گفت منطقت از همه بچه های کلاس قوی تره ولی نمیفهمم چرا اصرار داری درمانگر بشی ممکنه بشکنی تو این مسیر من میشناسمت
7- استاد گفت درمورد مسائل نظریه ذهن (فهمیدن ذهن دیگران) که اصلا وارد نشو
8- به خاطر مشکل نظریه ذهن و ناکامی های ارتباطی دچار هذیان شدید توطئه شدم
9- هذیان توطئه و مسائل نظریه ذهن و تخیلم تدریجا با کمک درمانگر و استادم حل شدند
10- استادم یک کیس اتیستیک نوجوان دارای مشکل فضایابی با یک درمانگر دیگر به من ارجاع داد
11- درمانگر دیگر آن کیس تدریجا کنار رفت و من به تنهایی درمانگرش هستم
نوشته شده توسط رضا در ۱۴۰۱/۰۲/۲۸
|
حرف های یک آسپرگری...
ما را در سایت حرف های یک آسپرگری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : aspergerya بازدید : 138 تاريخ : يکشنبه 1 خرداد 1401 ساعت: 23:03