حرف های یک آسپرگری

متن مرتبط با «درمانی» در سایت حرف های یک آسپرگری نوشته شده است

پرونده‌ جلسه‌ ابتدایی کاردرمانی و پیشرفت‌هایم

  • عکسی که یواشکی از پرونده کاردرمانی ام انداختماینها تماما برایم حل شده اندآزمون استروپ دوگانه برای سنجش شیفتینگم گفته خطا زیاد داره، اضطراب دارد، تماس چشمی ندارد، درک شوخی ضعیف است، بی قراری تا حدودی دارد، تعامل ضعیف است، تن صدا نسبتا بی تناسب، زبان بدن نابجا دارد، نقص توجه (Shift) نوشته شده توسط رضا در ۱۴۰۱/۰۲/۲۸ | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سه نگاه به مداخلات درمانی در افراد متفاوت از نظر عصبی (Neurodivergent)

  • 1- این افراد باید مداخلات درمانی دریافت کنند تا با جامعه سازگار شوند.2- لازم نیست که این افراد مداخلات درمانی دریافت کنند و باید جامعه آگاه شود که با این افراد سازگار شود.3- مداخلات درمانی بایستی به منظور بهره‌مندی این افراد از حقوق‌شان باشد با رعایت حق انتخاب‌شان در زمان بلوغ عقلی باشد. (شخصا مدافع این دیدگاه هستم)یعنی براساس این که این افراد حق دارند که از درس خواندن بهینه، ارتباط مفید،  ورزش کردن و... بهره‌مند شوند، مداخله درمانی بگیرند اما همچنان حق آنان بدانیم که در سن بلوغ عقلی تصمیم بگیرند که منزوی باشند یا تعامل داشته باشند، درس بخوانند یا نخوانند، ورزش کنند یا نکنند. نوشته شده توسط رضا در ۱۴۰۰/۰۹/۰۶ | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اشتباهات درمانی من

  • اشتباهات درمانی من - نزد روان کاوی می رفتم که به رغم این که به طور قطعی، علت تربیتی داشتن اوتیسم رد شده، علل روان‌کاوانه درمورد اوتیسم می‌گفت و وقتی که حرف‌هایش را نقد می‌کردم می‌گفت که چون تو آسپرگر داری، بیش از حد عینی فکر می‌کنی و حرف‌های مرا نمی‌فهمی و بقیه این مشکل را ندارند! می‌گفتم که به فرض این‌که رفتارهای والدینم باعث رفتارهای اتیستیک در من و مشکلات من شده‌اند، اما این به جای حل مشکل سبب برنامه‌ریزی‌های انتقامی در من علیه آن‌ها می‌شود نه بهبود و حتی آرامش من... نهایتا گفت که دیگر نیا!- قبول کردم که با چند درمان‌گر نادان و بدون تجربه‌ی کار با بزرگ‌سالان آسپرگری، آخر هفته‌هایی را با چند جوان آسپرگری دیگر جمع شویم و آن‌ها بدون ذره‌ای تلاش برای شناخت منطق فکری ما و کار کردن روی آن‌ها، فقط به طور رفتاری می‌گفتند بکن و نکن! به قدری مسخره هم می‌گفتند که چنین جملاتی از دهان آنها خارج شده‌اند:سیاست داشته باشید!گیر ندید به امور!ابهام رو بپذیرید!تو نمی‌تونی تعمیم بدی چون خودت نمی‌خوای!!! (شبیه این‌که کسی اختلال یادگیری ریاضی دارد چون خودش نمی‌خواهد ریاضیات را یاد بگیرد!!!) که نهایتا آن گروه فروپاشید و تمامی ما جوانان دچار آسپرگر از آن‌ها جدا شدیم و من دچار افکار جدی خودکشی شدم...)- نزد روان‌شناس با دیدن تابلو در خیابان رفتن بدون تحقیق و تفحص!یکی‌شان می‌گفت «ببین رضا تو باید بپذیری و , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها