یکی از اساتیدم (دکتر پیمان حسنی ابهریان) در دورهی کارشناسی ارشد (رشتهی علوم شناختی) میگفت که برخی از دانشمندان در کودکی اختلال یادگیری داشتهاند. خود استاد هم در دورهی کودکی اختلال یادگیری داشته است. اختلال یادگیری وضعیتی است که در آن عملکرد تحصیلی به شکلی محسوس، کمتر از هوش فرد است. در آن لحظه در کلاس به چنین چیزی اندیشیدم که آیا ممکن است که براساس انعطافپذیری عصبی، من هم از
سادگی اجتماعی و
رفتارهای بدون سیاست که از مولفههای سوالات پنجاهگانهی پرسشنامهی اوتیسمبهر بزرگسالان است، به رفتاری سیاستمدارانه و با هوشمندی اجتماعی برسم.چرا باید سیاستمدار بود؟ چنانچه مائو میگوید، سیاست، جنگ بدون خونریزی است و جنگ سیاست خونین است. سالها به خاطر تحقیر و آزارهایی که از جانب دیگران به خصوص در مدارس دیدم، افکار انتقامجویانهی خونین داشتم. برای مثال یک همکلاسی عمدا وسایلم را بر زمین میانداخت و وقتی عصبانی میشدم و میخواستم او را بزنم، خودم کتک میخوردم. چنین باور کلیشهای غلط است که دروغ، فریب و سیاست همواره بد هستند زیرا انکار این موارد یعنی به رسمیت شناختن خونریزی. وقتی نتوان افراد مزاحم آزارگر را به طور اجتماعی حذف کرد و یا به خدمت گرفت، آنگاه ناچار به حذف فیزیکی هستیم. به جن در نظام باورمان چه معتقد باشیم و چه معتقد نباشیم، ماجرای به خدمت گرفتن اجنهی ناصالح به وسیلهی پیامبر موسی، بصیرتهایی به ما میدهد. چنین خواندهام که زمانی که چرچیل پسر بچهای یازده ساله بود، روزی سه نفر از بچههای قلدر مدرسه جلویش را گرفتند و کتک مفصلی به او زدند و پولش را هم به زور گرفتند. ناگهان فکری به خاطر چرچیل کودک رسید. سه بسته شکلات خرید و با خود به مدرسه برد. او سر یک کوچهی خلوت آن حرف های یک آسپرگری...
ادامه مطلبما را در سایت حرف های یک آسپرگری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : aspergerya بازدید : 105 تاريخ : دوشنبه 2 آبان 1401 ساعت: 17:00